سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
هوشنگ سیفی؛ خلیل ولیزاده کامران؛ مهدی بابائی؛ انسیه شهابی
چکیده
بررسی تغییرات کاربری اراضی با توجه به تأثیرات قابل ملاحظهای که این پدیده بر روی زندگی انسان و همچنین محیطزیست دارد، امری لازم و ضروری بهنظر میرسد. درحال حاضر، سنجشازدور بهعنوان منبعی ایدهآل امکانات لازم و کافی را جهت آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از زمین، از طریق استخراج و بهروزرسانی نقشههای پوشش ...
بیشتر
بررسی تغییرات کاربری اراضی با توجه به تأثیرات قابل ملاحظهای که این پدیده بر روی زندگی انسان و همچنین محیطزیست دارد، امری لازم و ضروری بهنظر میرسد. درحال حاضر، سنجشازدور بهعنوان منبعی ایدهآل امکانات لازم و کافی را جهت آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از زمین، از طریق استخراج و بهروزرسانی نقشههای پوشش زمین در اختیار کاربران قرار میدهد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری اراضی بهروش طبقهبندی شیءگرا در حوضه آبریز قوچان- شیروان، واقع در بین استانهای خراسان شمالی و خراسان رضوی طی سالهای 1377 تا 1397 انجام شد. بدین منظور ابتدا تصاویرسنجندههای TM و OLI ماهواره لندست 5 و 8، برای سالهای مورد نظر تهیه شده و از طریق این تصاویر نقشههای پوشش زمین منطقه مورد مطالعه با روش طبقهبندی شیءگرا در شش کلاس مناطق مسکونی، اراضی آبی، اراضی دیم، اراضی آیش، سطوح آبی و مرتع بهدست آمد. در نهایت از طریق نقشههای کاربری اراضی بهدستآمده، تغییرات پوشش زمین طی سالهای مورد مطالعه از جهات کمیت مساحتی، توزیع مکانی و روند تغییرات با استفاده از مدل LCM مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که در طی بازه زمانی مورد مطالعه کاربریهای آیش و اراضی دیم دارای روند کاهشی و کاربریهای مسکونی، اراضی آبی، مرتع و سطوح آبی دارای روند افزایشی میباشند؛ بهگونهای که بیشترین تغییرات مربوط به کاربری دیم با 23729 هکتار کاهش، و کاربری مرتع با 35935 هکتار افزایش، از جمله تغییرات اساسی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
جعفر جعفرزاده؛ سید محمد حسنی تبار
چکیده
دمای سطح زمین شامل خاک، آب، برف و پوشش گیاهی از جمله متغیرهایی است که در دامنه وسیعی از مطالعات و تحقیقات علوم زمین و محیط زیست کاربرد دارد. معمولاً دمای سطح زمین به صورت نقطه ای در تعداد محدودی از نقاط که عموماً ایستگاه های اندازه گیری می باشند، مورد پایش قرار می گیرد. در مواقعی که توزیع مکانی دمای سطح در پهنه وسیع و به طور همزمان مورد ...
بیشتر
دمای سطح زمین شامل خاک، آب، برف و پوشش گیاهی از جمله متغیرهایی است که در دامنه وسیعی از مطالعات و تحقیقات علوم زمین و محیط زیست کاربرد دارد. معمولاً دمای سطح زمین به صورت نقطه ای در تعداد محدودی از نقاط که عموماً ایستگاه های اندازه گیری می باشند، مورد پایش قرار می گیرد. در مواقعی که توزیع مکانی دمای سطح در پهنه وسیع و به طور همزمان مورد نیاز است، فن آوری سنجش از دور دارای قابلیت های بسیاری می باشد. با توجه به توانمندی تکنیک های سنجش از دوری در مطالعات خصوصیات فیزیکی سطح زمین، در این تحقیق، جهت ارزیابی ارتباط بین دمای سطح زمین و نوع کاربری اراضی ، با استفاده از تصویر Landsat8-TIRS ، اقدام به محاسبه دمای سطح زمین به روش Split Window و استخراج الگوی کاربری اراضی به روش طبقه بندی شیگرا در منطقهای به وسعت 33/2218 کیلومتر مربع، واقع در شمالغرب ایران شد. نتایج بدست آمده حاوی این مطلب است که دمای سطح زمین به شدت از رطوبت سطحی و تراکم پوشش گیاهی تأثیر می پذیرد، بطوریکه سطوحی که دارای رطوبت کم و پوشش گیاهی کم تراکم باشند، بیشترین دما را بر روی تصاویر حرارتی از خود نشان می دهند. در منطقه مورد مطالعه، زمین های بایر با دمای 9/33 درجه سانتیگراد و سطوح آبی مانند؛ دریاچه پشت سد مخزنی، با دمای 11/27 سانتیگراد، به ترتیب دارای بیشترین و کمترین دمای سطح، در بین کاربری های موجود، هستند. نتایج این تحقیق برای برنامه ریزی های محیطی و زیست محیطی قابل استفاده میباشد.
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
حسن امامی؛ آرش رحمانی زاده
چکیده
در این تحقیق، یک رویکرد ترکیبی از داده های سنجش از دور و کتابخانه طیفی جهت برآورد گسیلمندی سطح پیشنهاد گردیده است که بر روی هر سنجنده اپتیکی قابل اجراست. روش پیشنهادی نه تنها گسیلمندی سطح را بصورت تابعی از انعکاس عوارض مختلف سطح تخمین میزند، بلکه توابع پاسخ طیفی باندهای حرارتی و انعکاسی را در برآورد گسیلمندی سطح مد نظر قرار می-دهد. ...
بیشتر
در این تحقیق، یک رویکرد ترکیبی از داده های سنجش از دور و کتابخانه طیفی جهت برآورد گسیلمندی سطح پیشنهاد گردیده است که بر روی هر سنجنده اپتیکی قابل اجراست. روش پیشنهادی نه تنها گسیلمندی سطح را بصورت تابعی از انعکاس عوارض مختلف سطح تخمین میزند، بلکه توابع پاسخ طیفی باندهای حرارتی و انعکاسی را در برآورد گسیلمندی سطح مد نظر قرار می-دهد. روش پیشنهادی بر روی تصویری از لندست 8 اجرا شد و گسیلمندی حاصل با دو محصول گسیلمندی سنجنده استر مقایسه و اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد که گسیلمندی حاصل از روش پیشنهادی در باند 10 حرارتی لندست 8 در مقایسه با محصول گسیلمندی متناظر تصویر بررسی اول و دوم سنجنده استر به ترتیب دارای خطای 0.76% و 0.75% با در نظر گرفتن پارامتر ریشه میانگین مربعات خطا می باشد، همچنین این خطا در باند 11 حرارتی به ترتیب دارای مقدار 1.49% و 1.06% محاسبه گردید. خطای بیشتر در باند حرارتی 11 می تواند مربوط به اختلاف نسبتاً زیاد در تابع پاسخ طیفی و رنج طیفی و طول موج موثر بین باند 11 لندست 8 و باند 14 استر باشد. نتایج این تحقیق، گسیلمندی سطح را بصورت تابعی از بازتاب باندهای انعکاسی محاسبه کرده و گسیلمندی سطح در هر پیکسیل متناسب با بازتاب انعکاسیش مقدار گسیلمندی خاص خود را دارد که متفاوت از پیکسیلهای مجاورش است در حالیکه در روش قبلی برای گروهی از پیکسلها که مقادیر ثابتی از ضریب گسیل تعلق میگرفت و گسیلمندی سطح بصورت مقدار ثابت و گسسته در هر منطقهای از تصویر محاسبه میگردید.
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
ابوالفضل قنبری؛ خلیل ولیزاده کامران؛ Ali Mohammad Fazel
چکیده
Land use and land cover change (LULCC) have been among the most important perceptible changes taking place around us. Furthermore, since most of the LULCCs are directly influenced by human activities, they rarely follow standard ecological theories. Satellite-based Remote Sensing, by virtue of its ability to provide synoptic information of land use/cover at a particular time and location, has revolutionized the study of land use and land cover change. The use of Geoinformatics has enabled us to assign spatial connotations to LULCC, namely, population pressure, climate, terrain, etc which drive ...
بیشتر
Land use and land cover change (LULCC) have been among the most important perceptible changes taking place around us. Furthermore, since most of the LULCCs are directly influenced by human activities, they rarely follow standard ecological theories. Satellite-based Remote Sensing, by virtue of its ability to provide synoptic information of land use/cover at a particular time and location, has revolutionized the study of land use and land cover change. The use of Geoinformatics has enabled us to assign spatial connotations to LULCC, namely, population pressure, climate, terrain, etc which drive these changes. This has helped scientists to quantify these tools and to predict various scenarios. The purpose of this paper is to detect and evaluate land changes of Khanaqin urban area over 20 years using remote sensing techniques and Landsat dataset for years 2000, 2010, and 2020. For this purpose, supervised classification algorithm and maximum likelihood method has been used. Results indicated that Water bodies, Built-up area, and Vegetation areas increased in the last 20 years while Barren lands, and Agricultural mixed lands had decreased. These changes are largely related to climatic, political, and social factors as well as urban and rural population dynamics. According to the results obtained, this research can be useful in the field of regional and environmental management in the city of Khanaqin and in the field of urban planning and management and research decisions in this region can be used.
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
حسن امامی؛ آرش رحمانی زاده
چکیده
در این تحقیق، 15 روش مرسوم ادغام تصاویر در چهار گروه مختلف پیاده سازی و مقایسه گردید. همچنین جهت ارزیابی نتایج ده معیار مختلف طیفی-مکانی در چهار حالت متفاوت مورد تجزیه-تحلیل قرار گرفتند. در حالت اول، هر معیار بتنهایی درنظر گرفته شدند که نتایج نشان داد، بجز روش RVS و Gramshmit که هر دو اطلاعات طیفی و مکانی را حفظ میکنند، بقیه روشهای مذکور ...
بیشتر
در این تحقیق، 15 روش مرسوم ادغام تصاویر در چهار گروه مختلف پیاده سازی و مقایسه گردید. همچنین جهت ارزیابی نتایج ده معیار مختلف طیفی-مکانی در چهار حالت متفاوت مورد تجزیه-تحلیل قرار گرفتند. در حالت اول، هر معیار بتنهایی درنظر گرفته شدند که نتایج نشان داد، بجز روش RVS و Gramshmit که هر دو اطلاعات طیفی و مکانی را حفظ میکنند، بقیه روشهای مذکور با اینکه اطلاعات مکانی را حفظ میکند، در حفظ اطلاعات طیفی عملکرد ضعیفی دارند. در حالت دوم، میانگین هفت معیار طیفی همجهت در دو دسته حداقل و حداکثر مقدار درنظر گرفته شدند که بترتیب در معیار طیفی حداکثر، روشهای LMVM ، Gramshmit ، SVR و Ehler و معیار طیفی حداقل روشهای Ehler ، SVR ، SFIM و IHS بهترین عملکرد را با حفظ 90 درصد اطلاعات طیفی داشتند. در حالت سوم، معیار مکانی همجهت نشان داد، روشهای LMM ، ISVR ، Brovey و PCA بترتیب بهترین عملکرد را در حفظ اطلاعات مکانی دارند. در حالت چهارم، با درنظر گرفتن میانگین معیارهای طیفی-مکانی همجهت حداقل و حداکثر، بصورت توام مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، میانگین کیفیت طیفی-مکانی در حالت حداکثر، بترتیب روشهای LMM، LMVM ، RVS ، Ehler، Gramshmit و SVR و در حالت حداقل، بترتیب روشهای Ehler، SVR، SFIM و IHS در حفظ اطلاعات طیفی- مکانی بهترین عملکرد را داشتهاند. نهایتاً نتایج نشان داد بترتیب روشهای SVR، Ehler و Gramshmit در حفظ اطلاعات طیفی- مکانی بهترین عملکرد را نسبت به سایر روشها دارند و تقریباً از 80 تا 95 درصد اطلاعات را حفظ میکنند.
ابوالفضل قنبری؛ خلیل ولیزاده کامران؛ علی محمد فاضل
چکیده
Land use and land cover change have been among the most important perceptible changes taking place around us. Although perceptible, the magnitude, variety and the spatial variability of the changes taking place has made the quantification and assessment of land use and land cover changes a challenge to scientists. Furthermore, since most of the land use and land cover changes are directly influenced by human activities, they rarely follow standard ecological theories. The Remote Sensing and Geographic Information System has proved to be very ...
بیشتر
Land use and land cover change have been among the most important perceptible changes taking place around us. Although perceptible, the magnitude, variety and the spatial variability of the changes taking place has made the quantification and assessment of land use and land cover changes a challenge to scientists. Furthermore, since most of the land use and land cover changes are directly influenced by human activities, they rarely follow standard ecological theories. The Remote Sensing and Geographic Information System has proved to be very important in assessing and analyzing land use and land cover changes. Satellite-based Remote Sensing, by virtue of its ability to provide synoptic information of land use and land cover at a particular time and location, has revolutionized the study of land use and land cover change. The temporal information on land use and land cover helps identify the areas of change in a region. The use of Geoinformatics has enabled us to assign spatial connotations to land use land cover changes, namely, population pressure, climate, terrain, etc which drive these changes. This has helped scientists to quantify these tools and to predict various scenarios. The purpose of this paper is to detect and evaluate land use and land cover changes (LULCC) of Khanaqin urban area over 20 years using remote sensing techniques and Landsat dataset for years 2000, 2010, and 2020. For this purpose supervised classification algorithm and maximum likelihood method has been used. Results show that Water lands, Built-up area, and Vegetation areas increased from 2000 to 2020 in the last 20 years while Barren lands, and Agricultural mixed lands had decreased. According to the analysis and results obtained, this research can be useful in the field of regional and environmental management in the city of Khanaqin and in the field of urban planning and management and research decisions in this region can be used
حمدالله جاویده؛ عاطفه تاجآبادی؛ مصطفی کابلیزاده
چکیده
مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سالهای گذشته و امکانسنجی و پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده میتواند در برنامهریزی و استفاده بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیراصولی گام مهمی باشد. هدف این مطالعه ارزیابی و پیشبینی تغیرات کاربری اراضی و پوشش زمین شهرستان اهواز است. برای رسیدن به اهداف مطالعه دادههای ...
بیشتر
مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سالهای گذشته و امکانسنجی و پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده میتواند در برنامهریزی و استفاده بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیراصولی گام مهمی باشد. هدف این مطالعه ارزیابی و پیشبینی تغیرات کاربری اراضی و پوشش زمین شهرستان اهواز است. برای رسیدن به اهداف مطالعه دادههای سنجش از دور شامل تصاویر ماهوارهای سنجنده TM سالهای ۱۳۷6، تصویر سنجنده ETM+ سال ۱۳۸8 و تصویر سنجنده OLI سال ۱400 به کار گرفته شد. پس از انجام پیش پردازشهای مورد نیاز، تصاویر ماهوارهای با انتخاب نقاط تعلیمی مناسب مورد پردازش و طبقهبندی قرار گرفتند. برای ارزیابی تغییرات از روش مقایسه پس از طبقهبندی استفاده شد و جداول و نقشههای تغییرات تهیه گردید. تغییرات کلی در دوره ۲4 ساله به این شکل است که مساحت مناطق ساخته شده با نرخ رشد 6 کیلومتر مربع در سال از 27/100 کیلومتر مربع به 33/230 کیلومتر مربع افزایش یافته است این روند توسعه اراضی ساخته شده با تخریب اراضی بایر و کشاورزی حومه شهر همراه بوده است و کاربری کشاورزی در این بازه از 52/951 کیلومتر مربع در سال ۱۳۷6 به 26/957 در سال 1400 افزایش یافته است. مدلسازی با استفاده مدلهای زنجیره مارکوف انجام گرفت. این نتایج نشاندهنده توانایی خوب مدل مارکوف در مدلسازی و پیشبینی تغییرات است. سپس با مدل CA-Markov نقشه پوشش اراضی برای سال ۱۴12 شبیهسازی گردید.نتایج نشان داد که طی این بازهی زمانی، 95/94 کیلومتر مربع به اراضی ساخته شده اضافه گشته و 1 کیلومتر مربع از اراضی کشاورزی، 28/64 کیلومتر مربع از اراضی بایر، 74/22 کیلومتر مربع از اراضی شور، 55/4 کیلومتر مربع از اراضی پهنه آبی و 6/2 کیلومتر مربع از اراضی تپه ماسه کاهش یافته است.
سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
جعفر رازقی؛ بختیار فیضی زاده؛ شهاب عادلی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1401، ، صفحه 51-37
چکیده
بیو-هیدروژئومورفولوژی موضوعی ترکیبی بین زیست شناسی و جغرافیایی طبیعی میباشد که به مطالعه اشکال ناهمواری های ناشی از عمل آب به همراه عوامل زیستی می پردازد. شناخت عوامل بیو-هیدروژئومورفولوژیک و عملکرد آن در رودخانه ارس در راستای شناخت و مدیریت محیط در این رودخانه، اهمیت زیادی دارد. از این عوامل میتوان به رشد جلبک ...
بیشتر
بیو-هیدروژئومورفولوژی موضوعی ترکیبی بین زیست شناسی و جغرافیایی طبیعی میباشد که به مطالعه اشکال ناهمواری های ناشی از عمل آب به همراه عوامل زیستی می پردازد. شناخت عوامل بیو-هیدروژئومورفولوژیک و عملکرد آن در رودخانه ارس در راستای شناخت و مدیریت محیط در این رودخانه، اهمیت زیادی دارد. از این عوامل میتوان به رشد جلبک ها اشاره نمود. امروزه پدیده نوتروفیکاسیون بهعنوان یک معضل مهم جهانی بشمار میرود که بر روی اکوسیستم آبی تأثیر گذاشته و تعادل آن را به هم میزند. این پدیده در اثر رشد جلبکها در بستر آبی ایجاد میشود که یکی از علل وقوع آن، مصرف بیرویه کود و ورود آنها به آب میباشد. بنابراین پایش و رصد این پدیده امری ضروری برای مقابله و مدیریت آن میباشد. در این راستا سنجشازدور بهعنوان روشی نوین، امکانات لازم جهت شناسایی شکلگیری و گسترش جلبکهای رودخانه و مدلسازی تغییرات زمانی و مکانی آنها را فراهم میآورد. سنجشازدور با ارائه تصاویر چند زمانه امکان شناسایی دقیق محدودههای تحت پوشش جلبک ها و روند رشد و توسعه آنها را فراهم میآورد. تحقیق حاضر با هدف امکانسنجی شناسایی محدودههای تحت پوشش جلبکها را در محدوده رود ارس مدنظر قرار داده است. در این پژوهش از تصاویر ماهواره لندست 8 استفاده شده است. مبنای پردازش بر اساس فنون پردازش تصویر و شناسایی جلبکها میباشد. در این راستا به دلیل یکسان بودن بازتاب طیفی پوشش گیاهی و کلروفیل جلبکها، از باند 4 و 5 و شاخص NDVI استفاده گردید و سپس از خروجی این شاخص بهعنوان ورودی فن طبقهبندی نظارتشده به روش حداکثر احتمال اعمال گردید و در ارزیابی صحت طبقهبندی، صحت کلی 81 درصد و ضریب کاپا 79/0 به دست آمد. نتایج حاصل با نمونهبرداریهایی که از رود ارس انجام پذیرفت نزدیکی نتایج به یکدیگر را نشان داد. نتایج تحقیق حاضر برای ارزیابی وضعیت محیطزیستی جلبکها در رود ارس و شناسایی منبع آلودگیهای ناشی از جلبکها دارای اهمیت زیادی است.
هوشنگ سیفی؛ خلیل ولیزاده کامران؛ مهدی بابائی؛ انسیه شهابی
دوره 1، شماره 1 ، اسفند 1400، ، صفحه 33-50
چکیده
بررسی تغییرات کاربری اراضی با توجه به تأثیرات قابل ملاحظهای که این پدیده بر روی زندگی انسان و همچنین محیطزیست دارد، امری لازم و ضروری بهنظر میرسد. درحال حاضر، سنجشازدور بهعنوان منبعی ایدهآل امکانات لازم و کافی را جهت آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از زمین، از طریق استخراج و بهروزرسانی نقشههای پوشش ...
بیشتر
بررسی تغییرات کاربری اراضی با توجه به تأثیرات قابل ملاحظهای که این پدیده بر روی زندگی انسان و همچنین محیطزیست دارد، امری لازم و ضروری بهنظر میرسد. درحال حاضر، سنجشازدور بهعنوان منبعی ایدهآل امکانات لازم و کافی را جهت آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده انسان از زمین، از طریق استخراج و بهروزرسانی نقشههای پوشش زمین در اختیار کاربران قرار میدهد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری اراضی بهروش طبقهبندی شیءگرا در حوضه آبریز قوچان- شیروان، واقع در بین استانهای خراسان شمالی و خراسان رضوی طی سالهای 1377 تا 1397 انجام شد. بدین منظور ابتدا تصاویرسنجندههای TM و OLI ماهواره لندست 5 و 8، برای سالهای مورد نظر تهیه شده و از طریق این تصاویر نقشههای پوشش زمین منطقه مورد مطالعه با روش طبقهبندی شیءگرا در شش کلاس مناطق مسکونی، اراضی آبی، اراضی دیم، اراضی آیش، سطوح آبی و مرتع بهدست آمد. در نهایت از طریق نقشههای کاربری اراضی بهدستآمده، تغییرات پوشش زمین طی سالهای مورد مطالعه از جهات کمیت مساحتی، توزیع مکانی و روند تغییرات با استفاده از مدل LCM مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که در طی بازه زمانی مورد مطالعه کاربریهای آیش و اراضی دیم دارای روند کاهشی و کاربریهای مسکونی، اراضی آبی، مرتع و سطوح آبی دارای روند افزایشی میباشند؛ بهگونهای که بیشترین تغییرات مربوط به کاربری دیم با 23729 هکتار کاهش، و کاربری مرتع با 35935 هکتار افزایش، از جمله تغییرات اساسی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
جعفر جعفرزاده؛ سید محمد حسنی تبار
دوره 1، شماره 1 ، اسفند 1400، ، صفحه 51-66
چکیده
دمای سطح زمین شامل خاک، آب، برف و پوشش گیاهی از جمله متغیرهایی است که در دامنه وسیعی از مطالعات و تحقیقات علوم زمین و محیط زیست کاربرد دارد. معمولاً دمای سطح زمین به صورت نقطه ای در تعداد محدودی از نقاط که عموماً ایستگاه های اندازه گیری می باشند، مورد پایش قرار می گیرد. در مواقعی که توزیع مکانی دمای سطح در پهنه وسیع و به طور همزمان مورد ...
بیشتر
دمای سطح زمین شامل خاک، آب، برف و پوشش گیاهی از جمله متغیرهایی است که در دامنه وسیعی از مطالعات و تحقیقات علوم زمین و محیط زیست کاربرد دارد. معمولاً دمای سطح زمین به صورت نقطه ای در تعداد محدودی از نقاط که عموماً ایستگاه های اندازه گیری می باشند، مورد پایش قرار می گیرد. در مواقعی که توزیع مکانی دمای سطح در پهنه وسیع و به طور همزمان مورد نیاز است، فن آوری سنجش از دور دارای قابلیت های بسیاری می باشد. با توجه به توانمندی تکنیک های سنجش از دوری در مطالعات خصوصیات فیزیکی سطح زمین، در این تحقیق، جهت ارزیابی ارتباط بین دمای سطح زمین و نوع کاربری اراضی ، با استفاده از تصویر Landsat8-TIRS ، اقدام به محاسبه دمای سطح زمین به روش Split Window و استخراج الگوی کاربری اراضی به روش طبقه بندی شیگرا در منطقهای به وسعت 33/2218 کیلومتر مربع، واقع در شمالغرب ایران شد. نتایج بدست آمده حاوی این مطلب است که دمای سطح زمین به شدت از رطوبت سطحی و تراکم پوشش گیاهی تأثیر می پذیرد، بطوریکه سطوحی که دارای رطوبت کم و پوشش گیاهی کم تراکم باشند، بیشترین دما را بر روی تصاویر حرارتی از خود نشان می دهند. در منطقه مورد مطالعه، زمین های بایر با دمای 9/33 درجه سانتیگراد و سطوح آبی مانند؛ دریاچه پشت سد مخزنی، با دمای 11/27 سانتیگراد، به ترتیب دارای بیشترین و کمترین دمای سطح، در بین کاربری های موجود، هستند. نتایج این تحقیق برای برنامه ریزی های محیطی و زیست محیطی قابل استفاده میباشد.
حسن امامی؛ آرش رحمانی زاده
دوره 1، شماره 1 ، اسفند 1400، ، صفحه 67-91
چکیده
در این تحقیق، یک رویکرد ترکیبی از داده های سنجش از دور و کتابخانه طیفی جهت برآورد گسیلمندی سطح پیشنهاد گردیده است که بر روی هر سنجنده اپتیکی قابل اجراست. روش پیشنهادی نه تنها گسیلمندی سطح را بصورت تابعی از انعکاس عوارض مختلف سطح تخمین میزند، بلکه توابع پاسخ طیفی باندهای حرارتی و انعکاسی را در برآورد گسیلمندی سطح مد نظر قرار می-دهد. ...
بیشتر
در این تحقیق، یک رویکرد ترکیبی از داده های سنجش از دور و کتابخانه طیفی جهت برآورد گسیلمندی سطح پیشنهاد گردیده است که بر روی هر سنجنده اپتیکی قابل اجراست. روش پیشنهادی نه تنها گسیلمندی سطح را بصورت تابعی از انعکاس عوارض مختلف سطح تخمین میزند، بلکه توابع پاسخ طیفی باندهای حرارتی و انعکاسی را در برآورد گسیلمندی سطح مد نظر قرار می-دهد. روش پیشنهادی بر روی تصویری از لندست 8 اجرا شد و گسیلمندی حاصل با دو محصول گسیلمندی سنجنده استر مقایسه و اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد که گسیلمندی حاصل از روش پیشنهادی در باند 10 حرارتی لندست 8 در مقایسه با محصول گسیلمندی متناظر تصویر بررسی اول و دوم سنجنده استر به ترتیب دارای خطای 0.76% و 0.75% با در نظر گرفتن پارامتر ریشه میانگین مربعات خطا می باشد، همچنین این خطا در باند 11 حرارتی به ترتیب دارای مقدار 1.49% و 1.06% محاسبه گردید. خطای بیشتر در باند حرارتی 11 می تواند مربوط به اختلاف نسبتاً زیاد در تابع پاسخ طیفی و رنج طیفی و طول موج موثر بین باند 11 لندست 8 و باند 14 استر باشد. نتایج این تحقیق، گسیلمندی سطح را بصورت تابعی از بازتاب باندهای انعکاسی محاسبه کرده و گسیلمندی سطح در هر پیکسیل متناسب با بازتاب انعکاسیش مقدار گسیلمندی خاص خود را دارد که متفاوت از پیکسیلهای مجاورش است در حالیکه در روش قبلی برای گروهی از پیکسلها که مقادیر ثابتی از ضریب گسیل تعلق میگرفت و گسیلمندی سطح بصورت مقدار ثابت و گسسته در هر منطقهای از تصویر محاسبه میگردید.